۷ اشتباه رایج در ارائه ی یک Pitch Deck

در این مقاله، به بررسی ۷ مورد از پر تکرار ترین اشتباهات در ارائه ی یک pitch deck خواهیم پرداخت.

اشتباه ۱: محاسبه نادرست اندازه بازار

بسیاری از بنیانگذاران اندازه بازار قابل دسترس شرکت خود را به اشتباه محاسبه می کنند. هنگام محاسبه اندازه بازار خود، باید:

  • بین اندازه بازار ایالات متحده و بازار جهانی یا اندازه بازار کشور خود و اندازه بازار جهانی تمایز قائل شوید.
  • نرخ‌های رشد را برای نشان دادن پتانسیل درآمد بازار گنجانده کنید.
  • اندازه بازار را برای همه جریان‌های درآمد در نظر بگیرید.

اکثر سرمایه گذاران به دنبال استارتاپ هایی هستند که به طور کلی به بازار میلیارد دلاری رسیدگی می کنند، و دنبال کردن سه نکته فوق به شما کمک می کند تا به آنجا برسید.

اشتباه ۲: استراتژی ورود به بازار به خوبی تدوین نشده

بسیاری از بنیانگذاران استارتاپ، استراتژی ورود به بازار را با استراتژی محصول یا کشش کاربر اشتباه می گیرند. کشش شرکت شما، یا تعداد مشتریانی که در حال حاضر دارید، استراتژی ورود به بازار نیست، بلکه نتیجه آن است. می توانید استراتژی ورود به بازار را به عنوان یک نقشه راه یا قطب نما برای دستیابی به اهداف درآمد خود در نظر بگیرید. اگر چنین استراتژی مشخصی نداشته باشید، دفاع از اعتبار پیش بینی های خود در مقابل سرمایه گذاران دشوار می شود.

علاوه بر این، استراتژی ورود به بازار شما با مشخص کردن واضح برنامه عملیاتی خود خطر اجرایی را کاهش می دهد و کاهش ریسک شرکت شما را به سرمایه گذاری جذاب تر تبدیل می کند.

اشتباه ۳: نداشتن استراتژی بلندمدت

مدل کسب و کار همه استارتاپ ها شامل حداقل یک راه برای کسب درآمد است. اگرچه یک استراتژی کسب درآمد “میوه آویز پایین” در کوتاه مدت بسیار مهم است، اما پتانسیل درآمد بلندمدت و چشم انداز رشد بلندمدت شرکت را برجسته نمی کند. یک استراتژی بلندمدت کل چشم انداز شما و مسیری را که شرکت خود را در آن می بینید را نشان می دهد.

اشتباه ۴: پیش بینی مالی غیرواقعی

در زمان پیش بینی مالی، داشتن تعادل اهمیت زیادی دارد. از یک طرف، نباید بیش از حد محتاط باشید و این ریسک را بپذیرید که سرمایه گذاران به شما علاقه ای نشان ندهند، اما از طرف دیگر هم نباید با پیش بینی های غیرواقعی، بی تجربه و آماده نشده به نظر برسید.

هنگامی که اهداف یا پیش بینی های مالی غیرواقعی را تعیین می کنید، نشان می دهد که شما واقعاً کسب و کار خود را درک نمی کنید. بنابراین، در حالی که داشتن یک پیش بینی مالی قانع کننده ضروری است، نباید بیش از حد خوش بینانه باشد، زیرا سرمایه گذاران به سرعت اعتماد خود را به شما و استارتاپ شما از دست خواهند داد.

اشتباه ۵: جزئیات فنی بیش از حد

جزئیات فنی بیش از حد می تواند یک ارائه را نابود کند. در حالی که مهم است توضیح دهید که دلیل تجاری پشت ایجاد محصول شما چیست و چگونه با سایر محصولات موجود در بازار متفاوت است، نیازی نیست به پیچیدگی های طراحی محصول بپردازید. سرمایه گذاران افراد فنی نیستند و به طور بی نهایت بیشتر به اینکه در نهایت چقدر پول می توانند به دست آورند علاقه مند هستند تا اینکه از چه عنصر طراحی خاصی برای کارآمدتر بودن راه حل شما استفاده می شود. اگر آنها اطلاعات بیشتری می خواستند، همیشه می توانند در جلسات پرسش و پاسخ یا به عنوان بخشی از بررسی دقیق، جزئیات بیشتری را درخواست کنند.

اشتباه ۶: نداشتن برنامه ی ورود به بازار

اشتباه ششم نداشتن برنامه‌ی ورود به بازار است. مهم نیست چقدر تصور می‌کنید محصول‌تان عالی است، نباید انتظار داشته باشید که مشتریان یا کاربران سراغ شما بیایند. شما برای جذب و حفظ مشتری به یک برنامه نیاز دارید.

و فقط کپی کاری دیگران را انجام ندهید. در دنیای استارتاپ ها همیشه شرکت هایی با بودجه بیشتر از شما وجود خواهند داشت، بنابراین باید راهی هوشمندانه، خلاقانه و مقرون به صرفه پیدا کنید تا نشان دهید می توانید مقیاس پذیر باشید.

اشتباه ۷: درباره تیم به اندازه کافی صحبت نکنید

آخرین اشتباه رایج، عدم صحبت کافی در مورد تیم شماست. شاید کلیشه به نظر برسد، اما مردم روی **افراد** سرمایه گذاری می کنند، نه محصولات. تیم یکی از مهم ترین اجزای یک استارتاپ در مراحل اولیه است.

سرمایه گذاران می خواهند بدانند چه کسانی پشت این استارتاپ هستند و تجربه آنها چیست. در روزهای اولیه یک استارتاپ، بیشتر چیزهای درون آن هنوز واقعی نیستند، مانند پیش بینی های مالی، چشم انداز محصول و روایت در مورد مقیاس پذیری. یکی از تنها چیزهایی که واقعی است، افرادی هستند که آن را اجرا خواهند کرد. سرمایه گذاران می خواهند بدانند که با چه کسانی کار می کنند، چه تجربه و تخصصی به ارمغان می آورند و چرا بهترین تیم برای اجرای ایده هستند.

بنابراین، حتما اسلایدی را به تیم اختصاص دهید و اطلاعات زیر را برجسته کنید:

تجربه کارآفرینی و رهبری: آیا اعضای تیم شما سابقه ایجاد و موفقیت آمیز یک شرکت دیگر را دارند؟ اگر چنین است، چه درس هایی آموخته اند؟

تجربه صنعت: آیا اعضای تیم شما تجربه ای در صنعت مورد نظر دارند؟ آنها چه روابطی دارند؟

مهارت های فنی: آیا اعضای تیم شما مهارت های فنی لازم برای ساخت و اجرای محصول را دارند؟

شور و هیجان: آیا اعضای تیم شما نسبت به این ایده و رسالت آن هیجان دارند؟ آیا این اشتیاق در ارائه شما مشهود است؟

به یاد داشته باشید، تیم شما سلاح مخفی شماست. آن را به درستی به سرمایه گذاران نشان دهید!

منابع:

سایت rawstartup.co

سایت startupstation.com

یک نظر بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *